امامزاده اقا علي عباس
امامزاده اقا علي عباس زيباترين امامزاده اي كه تا الان رفتم
دل مي بندم به عكس تو
دل می بندم…
به عکستـــ ....
مثل خودت باوفاست…
به من لبخند می زند…
و هنوز هم در جایش باقیست…
زهر ز دست نگار
تلفن
دستم به سمت تلفن میرود و برمیگردد
مانند كودكي كه به او گفته اند
شیرينی روی میز برای مهمان هاست...!
به من شليك كن
به من شلیک کن
قبل از انكه به ديگري بگويي
دوستت دارم ...!
خاطرات تو
خاطرات تو تاریخ انقضا ندارند
هر وقت كه بيايند
می توانند چشم هاي مرا
از اشك خيس كنند
به همین راحتی..
روزهاي خوب
ﻣﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﺒﺮ
رهايم كن و برگرد
فريب عشق
با یک بغل سیب هم
فریب عشق را نمی خوری
نه تو دیگر دل عاشقی داری
نه باغ دیگر ثمری برای دل بردن
دل بسته ام به معجزه ی
این میوه ممنوعه ی بهشت
يا شايد كنارم هستي و معجزه ي نگاهت را نمي فهمم
سرانگشتان تو
هر شب موهایم را شانه میکنم
موهایم آشفته است ...!!!
خواب سر انگشتان تو را میبینم
قدر ندانستم
سيب نخورده
از بهشت چشمانت افتادم
تقصير خودم بود
قدر ندانستم
خاطرش تا ابد می مونه
یه وقتا یه دردایی تو دنیا هست
که آدم رو از ریشه میسوزونه
هر عشقی تموم میشه و میگذره
ولی خاطرش تا ابد میمونه
گاهی وقتا یه جوری بارون میاد
که روح از تن دنیا بیرون میره
یکی چتر شادیشو وا میکنه
یکی پشت یه پنجره میمیره
بار دیگر تو
دانی از زندگی چه میخواهم
من تو باشم.. تو.. پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو.. بار دیگر تو
دوستت دارم